سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همیشگی

قسم به وعده شیرین «من یمت یرنی»

که ایستاده بمیرم به احترام علی...

 

بیستم و یکم ماه مبارک رمضان مهمان صحن جمهوری آقا بودم.

یکی از خدام آقا دست یه کودک گمشده رو گرفته بود و داشت میبردش به سمت دفتر پیداشده‌ها.

 

«مامانش گم شده؟»

اینو یه پسربچه ی حدودا 5-6 ساله از آقای خادم پرسید و منو برد تو این فکر که چقدر این سوال شبیه حال ماست وقتی که خودمون تو خودمون گم شدیم ولی انگار که خدا گم شده، دنبال او میگردیم...

 

... و اعلموا ان الله یحول بین المراء و قلبه... (انفال،24)


[ دوشنبه 95/4/7 ] [ 8:0 عصر ] [ خادم کوچولو ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

امکانات وب